طرحواره خویشتن‌ داری یا خود انضباطی ناکافی

طرحواره خویشتن‌ داری ناکافی یا خود انضباطی ناکافی

در طرحواره خویشتن‌ داری ناکافی یا خود انضباطی ناکافی به این صورت است که گاهی‌ اوقات این احساس را داریم که چرا نمی‌توانیم به اهدافی که برای خود تعیین می‌کنیم برسیم. سرگردان دنبال خواسته‌های خود می‌رویم ولی هیچ نتیجه‌ای نصیب‌مان نمی‌شود. گویا زندگی‌تان در یک طوفان بزرگ سیر می‌کند و به سمت هر چیزی که می‌روید شما را ناامید می‌کند. طرحواره درمانگر به آنچه شما را از خود ناامید می‌کند میپردازد و در حل آن میکوشد. ممکن است این احساس در شما بوجود آید که چقدر من فرد بی‌انضباط و زودرنجی هستم. همیشه بی‌قرارم نمی‌توانم برای طولانی مدت خود را به کاری مشغول کنم یا یک برنامه‌ای را به صورت مستمر ادامه بدهم.

روند زندگی از کنترل من خارج است و همیشه در بند هیجانات و احساس‌های لحظه‌ای خود هستم. اگر طرحواره خویشتن‌ داری خود انضباطی ناکافی در ما فعال باشد احساساتی مانند شرم، ضعف، تنبلی، بی‌انضباطی، خشم، غم، خستگی، استرس و ناتوانی را هر روز تجربه خواهیم کرد. در پیگیری اهدافمان ناتوان هستیم و به آینده و اهداف و خواسته‌های خود آگاهی نداریم. چه زمانی می‌توانیم بفهمیم خود و یا آشنایان ما دارای این طرحواره هستند؟ این طرحواره چه زمانی در یک فرد بوجود می‌آید و راه رهایی از آن چیست؟ در ادامه مقاله، شرح حال بیماری را می‌خوانیم که دارای طرحواره خویشتن‌ داری ناکافی است. با بررسی شرح حال او می‌توانیم متوجه شویم که ساز‌وکار این طرحواره چیست و آیا در ما فعال است یا خیر؛ اگر فعال است چگونه باید با آن مقابله کنیم و چگونه در صدد درمان آن باشیم.

شرح حال فرد دارای طرحواره خویشتن‌ داری ناکافی

تابستان سال پیش خانم جوانی با حالتی بسیار آشفته و غمگین به یک مرکز درمانی مراجعه کرد. این خانم جوان، حالتی پریشان و افسرده‌ای داشت. فرم مصاحبه خود را با جملاتی این‌چنینی پر کرده بود: وسواس فکری دارم؛ افسرده شده‌ام؛ نمی‌دانم باید چه کاری انجام دهم؛ فردی شکست خورده هستم؛ از مسئولیت‌هایم بر نمی‌آیم؛ توانایی تحمل درد و شکست را ندارم؛ همیشه در حال عوض کردن شغل هستم. همچنین این مشکل با خود ابرازگری نیز ارتباط دارد. او در ادامه مشکلاتش را شرح داد: مدتی طولانی است که احساس عظیمی از شکست بر تمام زندگی من سایه انداخته است. با کوچک‌ترین اتفاقی ناراحت یا شاد می‌شوم. رفتار‌های دمدمی بسیاری دارم. هرکجا می‌روم و هر کاری انجام می‌دهم با کوچک‌ترین احساس ناراحتی از سمت دیگران آن‌جا را ترک می‌کنم. نمی‌توانم برای خود برنامه‌ای داشته باشم. طبق اصول، کاری را انجام دهم. نمی‌توانم فعالیتی را مستمر انجام بدهم.

پایبند بودن به برنامه‌ای مستمر و روتین برای من طاقت‌فرسا است. کار کردن برای من کابوس است. تحمل خستگی و درد را ندارم. اما از طرفی هم این حالتم را نمی‌توانم تحمل کنم. عذاب می‌کشم. دکتر من پر از انرژی هستم. می‌توانم فعالیت‌های زیادی در روز انجام بدهم. اما نمی‌دانم چرا نمی‌توانم این انرژی را برای کار‌های بهتری بگذارم. می‌خواهم زندگی‌ام از این پراکندگی و بی‌انضباطی خارج شود و بتوانم زندگی‌ای روتین داشته باشم. از این‌که مسئولیتی را بپذیرم هراس دارم. همیشه یا عصبانی هستم یا غمگین. و این فوران احساسات همیشگی من باعث می‌شود هیچ‌وقت نتوانم درست تصمیم بگیرم و فوری از کرده‌هایم پشیمان شوم.

طرحواره خویشتن‌ داری ناکافی

پرسش‌ها برای تشخیص طرحواره

  • مشغول شدن به فعالیت‌های روزمره بشدت حوصله من را سر می‌برد.
  • در این طرحواره درمانی بیشتر اوقات این احساس را دارم که آشفته و بی‌قرار هستم.
  • برای من سخت است که به یک برنامه‌ریزی پایبند باشم و اهدافم را دنبال کنم.
  • با برنامه‌ریزی‌های جدید فورا به دنبال کردن اهدافم علاقه‌مند می‌شوم اما بعد فوراً علاقه‌ام را از دست می‌دهم.
  • تحمل احساسات ناخوشایند مثل ناراحتی، غم و خشم برای من سخت است.
  • من اغلب رفتاری تکانشی از خود بروز می‌دهم و از کارهایی که انجام می‌دهم زود پشیمان می‌شوم چون برای انجام دادن کارها، تصمیم احساسی گرفتم و هیجانی رفتار کردم.
  • تمرکز کردن به مدت طولانی برایم سخت است.
  • احساس می‌کنم از درون انرژی زیادی دارم اما به سختی می‌توانم آن را روی یک کار متمرکز کنم.

درمان طرحواره خویشتن‌ داری ناکافی

افراد دارای طرحواره خویشتن‌ داری ناکافی در دو مرحله می‌توانند بر این تلۀ روانی غلبه کنند. در مرحله اول آن‌ها نیاز دارند که به احساسات خود آگاه شوند. این افراد باید غم و خشم را به درستی و در زمان مناسب آن تجربه کنند. طرحواره درمان نشده ما باعث مشکلات فراوانی در زندگی می شود. با شناخت احساسات و هیجانات آن‌ها می‌توانند در زمان‌های چالش‌برانگیز تصمیمات درست بگیرند. در مرحله دوم فرد باید برای خود اهدافی را در کوتاه مدت و بلندمدت تعیین کند.

این افراد باید همیشه مراقب گودال کمال‌گرایی باشند. برنامه‌های کوتاه مدت و روزانه باعث می‌شود که فرد به امور خود مسلط باشد و بتواند در نظم قرار بگیرد. برای اینکه بتوانید به اهمال‌کاری غلبه کنید باید به کار‌های خودتان به شکل یک بازی بنگرید که می‌توانید در آن کشف و جست‌وجو کنید. این کار باعث می‌شود مقاومت شما نسبت به انجام فعالیت‌ها کاهش پیدا کند و آن‌ها را به تعویق نیندازید.

 

درمان طرحواره خویشتن‌ داری ناکافی

ویژگی افراد دارای طرحواره

در صورتی که پاسخ شما به سوالات بالا «بله» هست و با خواندن شرح‌حال احساس نزدیکی بسیاری با فرد داشته‌اید شما دارای طرحواره خویشتن‌ داری ناکافی یا خودانضباطی ناکافی هستید. نکاتی بسیار زیادی در این شرح حال وجود دارد که مهم‌ترین آن «رفتار‌های تکانشی و بروز احساسات و هیجانات کنترل نشده» است. فرد همانطور که اشاره می‌کند بسیار پرانرژی است اما چون نمی‌تواند انرژی‌اش را برای کاری درست و هدفمند متمرکز کند، دچار مشکل در انجام دادن کارها می‌شود. اوایل هر کاری با ذوق و شوق فراوان آغاز می‌شود اما بعد مدتی از ادامه دادن آن‌ کار، دیگر برایتان عادی و یکنواخت می‌شود و آن را رها می‌کنید.

فرد از تصمیماتی که در طول روز اتخاذ می‌کند گله‌مند است‌ و احساسات او از کنترل او خارج شده است و توان رویارویی با احساسات خود ندارد. خشم و غم دو جز جدا نشدنی از زندگی این فرد است. این طرحواره باعث می‌شود که او نتواند احساسات و هیجانات ناخوشایند را تحمل کند. او به جای مواجه شدن با آن، تمایل دارد که از آن فرار کند. در کنترل اوضاع زندگی خود ناتوان است و مانند کودکی است که نیاز به یک والد کنترل‌گر دارد تا بتواند او را به مسیر درست راهنمایی کند و بر رفتار‌های او نظارت داشته باشد.

فرق این طرحواره با طرحواره وابستگی در این است که افراد وابسته همیشه به‌دنبال دیگران هستند تا بتوانند تصمیمات خود را در گرو تصمیمات دیگران بگیرند اما افرادی که در آن‌ها طرحواره خود انضباطی ناکافی فعال شده است از پراکندگی و آشفتگی‌ای رنج می‌برند که با حضور دیگران هم به سختی می‌توانند آن را مهار کنند.

ریشه‌یابی طرحواره خویشتن‌ داری ناکافی

طرحواره خویشتن‌ داری یا خود انضباطی ناکافی در تعامل عوامل محیطی و زیستی ممکن است در فرد بوجود بیاید. رشد نکردن و تکامل پیدا نکردن بخش قشر پیشانی مغز در فعال شدن این طرحواره در فرد تاثیر گذار است و با طرحواره درمانی خشم نیز ارتباط دارد. همچنین عواملی محیطی‌ای وجود دارد که مانع رشد و تکامل این بخش مغز در کودکی می‌شود. مانند خانواده‌هایی که همیشه  در فضایی استرس‌زا و آشفته‌ زندگی می‌کنند که احساسات کودک همیشه قربانی این فضای پریشان و عصبی‌کننده می‌شود. بی‌اهمیتی به کودک به صورتی که هیچ‌وقت خود انضباطی و مهارت‌های فردی به او آموزش داده نمی‌شود. خانواده‌هایی که در آن به کودک مسئولیت‌ داده نمی‌شود یا برعکس، همیشه مسئولیت‌های خانه به گردن کودک است و بدون رضایت درونی و احساس آرامش مجبور به انجام دادن وظایفی بوده است که در توان او نبوده. والدین کودک دارای اختلالاتی مانند وسواس و اضطراب باشند.

4.5/5 - (2 امتیاز)
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *