سخاوت اجتماعی

سخاوت اجتماعی

سخاوت اجتماعی یا همان خوب بودن، بدین معنا است که نیازها و خواسته های دیگران را مقدم بر نیازها و خواسته های تلقی کنیم و در پی برآورده کردن نیازهای دیگران هستیم. وقتی کسی را برای اولین بار ملاقات می کنیم لحظه ای کوتاه اما خاص است. وقتی در آن لحظه نیازهای خودمان را به کنار می گذاریم و توجه مان را به طرف مقابل معطوف می سازیم نشان می دهیم که می توانیم سخاوتمند باشیم.

سخاوت اجتماعی داشتن امتیازاتی را در دنیا دارد. افراد به طور ناخودآگاه ما را با توجه به منافعی که به آنها می رسانیم و به زیان هایی که از ناحیه ما متوجه آن ها می شود، ارزیابی می کنند. با توجه به نظریه مبادله اجتماعی افراد به کسانی علاقه مندند که به آن ها احساس خوب می دهند. با این حساب اگر کاری کنیم که دیگران احساس خوبی به دست آورند، در مقایسه با کسانی که این کار را نمی کنند، خواستنی تر می شویم. وقتی دنبال یک دوست و یا همکار می گردید دوست دارید بهترین کسی را که می خواهید به دست آورید و از او لذت ببرید. کسی که خوب باشد، همه به آن احترام بگذارند و حداقل خصوصیات خسته کننده را داشته باشد. در ارتباط هر چه بیشتر گوش دهیم و پیوند جویی کنیم به همان اندازه دیگران بیشتر به ما توجه می کنند. ممکن است تاثیر متقابل اول، فرصت مناسبی برای آن باشد که لحظات خوشایندی با هم داشته باشیم و یا اینکه شروع یک دوستی، آغاز یک رابطه تجاری و یا رابطه عاشقانه باشد. اگر از موضع سخاوت شروع کنیم و نیازهای دیگران را برآورده سازیم راه را برای برآورده ساختن نیازهای خودمان هموارکرده ایم و درها را به سوی پذیرفته شدگان می گشاییم. پس حال چگونه می توان به لحاظ اجتماعی سخاوتند شویم و مردم دقیقا چه می خواهند؟ با اینکه خواسته ها و توقع مردم از یکدیگر متفاوت است، اما جنبه هایی از سخاوت اجتماعی حالت همگانی دارند و عبارتند از : قدرشناسی، پیوند و ارتباط، مشرب خوش و روشنگری.

قدرشناسی: همه دوست دارند دیگران قدر آن ها را بدانند. وقتی به طرف مقابل نشان می دهیم که او را درک کرده ایم و به نظراتش احترام می گذاریم قدردانی و قدرشناسی خود را نشان می دهیم. برای مثال هنگامی که از قیافه یا هوش و استعداد کسی تعریف کنیم او درباره خودش احساس افتخار کرده و روحیه بهتری پیدا می کند.

پیوند و ارتباط: در کجا با یکدیگر پیوند برقرار می کنیم؟ وقتی می گوییم “من هم نظر یا سلیقه تو را دارم” یا من هم آن فیلم را خیلی دوست داشتم ” در واقع می گوییم: ” من هم مانند تو هستم ” افراد این را دوست دارند؛ چون احساس می کنند که درک شده اند. این گونه آنان به احساسی از تعلق می رسند.

مشرب خوش: افراد طبیعتا دوست دارند روحیه خوبی داشته باشند و بخندند و احساس کنند که حالشان خوب است. این افراد اغلب جذب کسانی می شوند که روحیه آنها را بهتر کنند. مجبور نیستین یک کمدین باشین. ولی می توان روحیه افراد را به روش های مختلف بهتر کرد. مثلا لبخند بزنیم، درحال زندگی کنیم، بشاش و سرگرم کننده باشیم و به جنبه های مثبت موقعیتی که در آن قرار داریم، توجه کنیم.

روشنگری: همه ما کنجکاو هستیم و دوست داریم مطالب جدیدی یاد بگیریم. حقایق جالب، نقطه نظرات جدید و حوادثی که به تازگی اتفاق می افتند. مثلا نیازی نیست که درباره مقاله هیجان انگیزی که می خوانیم صحبت کنیم، ولی می توان درباره مسایلی که سر راه آمدن خانه یا قرار ملاقات مشاهده کردیم صحبت کنیم.

در پایان ذکر یک نکته بسیار مهم حائز اهمیت است:

یادمان باشد دادن انرژی مثبت به دیگران یک هنر است، اما اولویت اول در زندگی خودمان هستیم؛ اول برای خودمان و سپس برای دیگران سخاوتمند باشیم…

ارادتمند مازیار جلوه روانشناس بالینی، طرحواره درمانگر و متخصص طرحواره درمانی

نویسنده: مازیار جلوه

5/5 - (1 امتیاز)
1 پاسخ
  1. Zeinab Ardestani
    Zeinab Ardestani گفته:

    چه موضوع بکری . موضوعی که این روزها کمتر در موردش چیزی میشنویم.

    پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *