مهارت گوش دادن و نقش همدلی در آن
همدلی مهمترین قسمت در مهارت گوش کردن فعال است که به روان تر شدن ارتباط کمک و فاصله روابط بین افراد را کم می کند. این مهارت می تواند باعث نزدیکی افراد به یکدیگر و کاهش حالت تدافعی و تقابلی افراد شود.
برای اینکه بتوانیم به اهمیت همدلی در مهارت گوش دادن پی ببریم ابتدا لازم است به تفاوت های موجود در همدلی و همدردی اشاره ای داشته باشیم:
گاهی افراد نسبت به طرف مقابل هیچ احساسی ندارند. این وضعیت را می توان به تعبیری، “بی احساسی” نام گذاری کرد.
گاهی شنونده، هیجان و رفتار گوینده را نشان می دهد. به عنوان مثال کسیکه زمین خورده و از درد گریه میکند، ما هم همراه او گریه کنیم. در این حالت همدردی کردهایم.
اما اگر شنونده، افکار و احساس طرف مقابل را درک کند، ولی درگیر هیجان او نشود، اصطلاحاً همدلی کرده است. یعنی فرد سعی میکند خودش را به جای گوینده بگذارد و افکار و احساس او را درک کند؛ اما اسیر هیجان و احساس نشود. مثلاً دوست شما در امتحان کنکور قبول نشده و غمگین است. شما سعی میکنید او را درک کنید، بدون اینکه مانند او غمگین یا ناراحت شوید.
نکته دیگری که درباره تفاوت همدلی و همدردی وجود دارد این است که شنونده در همدردی، درگیر هیجان و احساس می شود؛ بنابراین نمی تواند به فرد مقابل کمک کند.
همدلی در گوش دادن فعال یعنی از نگاه دیگران، مسئله را دیدن و درک کردن. البته همدلی الزاماً به معنای این نیست که با نظر گوینده موافق باشیم، بلکه بدان معنی است که افکار و احساس او را می فهمیم؛ هر چند که ممکن است با او موافق نباشیم.
برای نشان دادن همدلی، باید افکار و احساس گوینده را بیان کنیم. برای این منظور ما بعد از درک افکار و احساس وی ، آن را بازخورد می دهیم و چرایی آن را هم بیان می کنیم. می توان گفت برای این موضوع مهم ما باید کاملاً دقت کنیم و سعی کنیم بفهمیم او چه فکر و احساسی دارد و به چه دلیل آنها را تجربه می کند؟
به عنوان مثال چنین جملاتی مناسب هستند: “پس تو فکر می کنی انسان بی ارزشی هستی، چون در امتحان قبول نشده ای. یا “تو فکر می کنی چون به خواسته تو عمل نکرده اند تو را دوست ندارند”.
بنابراین ضمن بیان افکار و احساس، چرایی آن را هم بیان می کنیم، هر چند ممکن است که با این گفته ها موافق نباشیم. همدلی یعنی ما می فهمیم مخاطب ما چه افکار و چه احساسی دارد و چرا؟
در این مهارت زبان بدن نقش بسزایی دارد:
زبان بدن به انواع ارتباط غیر کلامی یا رفتاری اشاره میکند که یک فرد از طریق رفتارهای فیزیکی خود، بدون آنکه صحبتی بکند، قادر است با دیگران ارتباط برقرار نماید. این رفتارها میتواند مربوط به وضعیت و حالات بدنی (مـــحل قرار گرفتن دست ها، پاها، نحوه نشستن، ایستادن، راه رفتن، خوابـــیدن)، ژست ها (حالت ها، اطوارها، اداها)، حرکات و اشارات بدنی، جلوههای هیجانی صورت و حرکات چشمها باشد.
اشارات بدن میتواند گویای وضعیت درونی فرد باشد؛ و حتی برخی احساسات را هم منتقل میکند. برخی از این پیامها عبارت اند از: آرامش یا بی قراری، دوست داشتن یا دوست نداشتن، خشم، رنجش و ….
اهمیت این مهارت به قدری زیاد است که هم در درمان، و هم در مهارت جایگاه ویژه ای داشته و از اصول سخاوت اجتماعی است.
برای تسلط بیشتر در این دسته از مهارت ها به صورت نظری و عملی می توانید در مجموعه کارگاه های مهارت های زندگی و یا کارگاه شارژ اعصاب شرکت نمایید.
ارادتمند مازیارجلوه روانشناس بالینی، طرحواره درمانگر و متخصص طرحواره درمانی
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید!