مهارت گوش کردن فعال

مهارت گوش دادن فعال

برای این که شنونده خوبی باشیم و گوش کردن فعال داشته باشیم باید ۴ نکته مهم را رعایت کنیم:

توجه کردن، سوال کردن، بازخورد دادن و همدلی. هر کدام از این موارد در مجموعه مهارت های زندگی از اهمیت بسزایی برخوردار است. اگر بخواهیم روش کنکوری برای این چهار مرحله بگوییم، آن را به کلمه “تب سه” خلاصه می کنیم، که حرف اول کلمه ی هر مرحله است.

توجه کردن:

چگونه به گوینده توجه کنیم؟

بهتر است در ابتدا به گفتگوی درونی خود پایان دهیم. سعی نکنیم جواب بدهیم، سعی نکنیم قضاوت کنیم، بلکه باید سعی داشته باشیم و درک کنیم گوینده چه می گوید و چه منظوری دارد؟

به مخاطب نگاه کنیم، این نگاه نباید خیره باشد و از طرفی نباید نگاه دزدیده شود. بهتر است حرکات چشمان در مثلثی میان چشم ها در بالا و چانه در پایین باشد.

با حرکات آهسته سر نشان دهیم که متوجه حرف های گوینده می شویم. البته حرکات سر نه به شکل مکانیکی و سریع بلکه متناسب با گفتگو باید باشد.

دست ها و پاها بهتر است روی یکدیگر نباشد و آزاد باشند. اصطلاحاً نباید دست به سینه باشیم.

هنگام گوش کردن کمی به جلو متمایل شویم.

تکرار نشانه های غیر کلامی مانند: اوهوم، آهان،… می تواند به ارتباط کمک کند.

بازخورد:

ما با بازخورد دادن و خلاصه کردن مطالب و جملات به گوینده اطمینان می دهیم که حرف هایش را شنیده و درک کرده ایم و به آن علاقه داریم و اگر دریافت نادرستی از صحبت های گوینده داشته باشیم، قابل اصلاح می شود. این وضعیت به ادامه بهتر مکالمه کمک می کند.

بهترین زمان برای بازخورد زمانی است که گوینده ساکت است و حرف نمی زند.

نمونه ای از یک بازخورد: “من این گونه متوجه شدم که به درخواست تو توجه نشده است. یا: این طور که من فهمیدم امروز روز خسته کنندهای برای تو بوده.”

هنگام بازخورد به زبان خودمان بازخورد می دهیم؛ در مهارت های ارتباطی به این تکنیک” پیام من” می گویند.

من این طور فهمیدم که…

می خواهی بگویی که …

اگر درست فهمیده باشم می گویی که …

پس خیلی گرفتار بودی

تجربه سختی داشتی

این تکنیک در نقد کردن نقش اساسی دارد.

سؤال  کردن:

سئوال می تواند نشانه توجه شنونده به گفتگو و مکالمه باشد و در درک صحیح مکالمه بسیار کمک کننده است. البته همان گونه که هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد، سئوال هم باید به جا و صحیح باشد. مثلاً سئوال زیاد می تواند این احساس را به طرف مقابل دهد که بازجویی می شود. برخی سئوال ها هم، حالت تهدیدی دارند.

 مثلاً: “مگر به تو نگفته بودم حق نداری با دوستت حرف بزنی”؟ در اینجا هدف از طرح سئوال، دانستن نیست بلکه تهدید است. به طور کلی هدف از سئوال باید روشنتر شدن موضوع و با قصد و نیت ارتباط بهتر و سیالتر باشد.

پس سئوال می تواند ادامه گفتگو را تسهیل کند و درک صحیح تر از گوینده بدهد؛ ولی اگر نا بهجا استفاده شود، می تواند یک مکالمه را به بن بست بکشد.

می توان سئوال ها را به طور کلی به دو دسته بزرگ طبقه بندی کرد:

سئوال های بسته:

 این سئوال ها، جواب یک کلمه ای دارند و گاهی جواب بله یا خیر است و اغلب برای تایید یا رد یک مطلب خاص استفاده می شوند.

 مثلاً: تو می گویی تا ساعت ۶ منتظر  من بودی؟ بله

یا: دیروز ساعت یک کجا بودی؟ دانشگاه

سئوالات بسته مانند:

آیا شما… ؟

آیا فکر میکنید…؟

کجا میخواهید…؟

چه تعدادی…؟

سئوال های باز:

سئوال هایی که معمولاً پاسخ طولانی تری دارند با این قصد پرسیده می شود که اطلاعات بیشتری درباره موضوع دریافت کنیم، و پاسخ دهنده را به دادن اطلاعات بیشتر ترغیب می کنند.

مثلاً: می توانی توضیح دهی که چرا این موضوع برای تو این اندازه اهمیت دارد؟

یا: می توانی بگویی دقیقاً منظور تو از طرح این موضوع چیست؟

پس با طرح این سئوال صحیح و به جا، مخاطب اشتیاق بیشتری برای ادامه مکالمه پیدا می کند، و طرفین به درک بیشتری از موضوع می رسند.

سئوالات باز مانند:

میتوانی توضیح دهید که …؟

چطور ….؟

چگونه…؟

چه می شود اگر…؟

همان طور که متوجه شده اید مهارت گوش کردن فعال کاملاً حرفه ای و تلاش بر است. اما در عین حال ضروری است که مهارت گوش دادن و گوش دادن فعال را بیاموزیم.

ارادتمند مازیارجلوه

برای تسلط بیشتر در این دسته از مهارت ها به صورت نظری و عملی می توانید در مجموعه کارگاه های مهارت های زندگی و یا کارگاه شارژ اعصاب توسط طرحواره درمانگر مازیار جلوه شرکت نمایید.

امتیاز دهید
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *